Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری دانشجو»
2024-05-08@13:54:01 GMT

ایجاد ناتوی عربی برای ضربه زدن به ایران است

تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۵۴۳۱۸

ایجاد ناتوی عربی برای ضربه زدن به ایران است

مدیر موسسه مصاف ایرانیان گفت: عربستان سعودی و ناتوی عربی صدام جدید هستند که هدف آن‌ها ایران است. به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علی‌اکبر رائفی پور مدیر موسسه مصاف ایرانیان امروز در مراسم گرامی داشت روز ملی فناوری هسته‌ای که به همت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران برگزار شد گفت: عربستان سعودی و ناتوی عربی صدام جدید هستند که هدف آن‌ها ایران است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  وی قرار گرفتن موشک‌های با برد دو هزار کیلومتر در اختیار عربستان یعنی اینکه برد موشک‌های این کشور به تهران می‌رسد تصریح کرد: اگر جنگی اتفاق بیفتد عربستان بهانه جنگ است و در واقع آن‌ها فقط قرار است که دکمه‌ها را فشار بدهند.   رائفی پور با اشاره به اینکه ایران مرز زمینی با عربستان ندارد تصریح کرد: ناو‌های امریکایی و انگلیسی بین ایران و عربستان هستند با این وجود عربستان هواپیما‌های قوی تری از کشورمان را نیز در اختیار دارد.   مدیر موسسه مصاف ایرانیان با طرح این سوال که چرا امروز مانور هواپیما‌های اف ۱۵ و اف ۳۵ برگزار می‌شود تصریح کرد: این مانور به خاطر این است که هواپیما‌های اف ۱۵ از رادار هواپیمای اف ۳۵ برای انهدام موشک‌ها استفاده کنند.   وی به برگزاری مانور هواپیمایی اسرائیل، امارات و یونان اشاره کرد و افزود: انتخاب یونان برای برگزاری این مانور به خاطر این است که مدل اس ۳۰۰‌هایی که ایران در اختیار دارد مانند یونان است و می‌خواهند ببینند که چگونه می‌توانند اف ۳۰۰‌های ما را از بین ببرند.   رائفی پور با بیان اینکه پادشاه اردن در یک نشستی که در این کشور برگزار شده بود این موضوع را مطرح کرد که آیا حل و فصل کردن مسئله عراق و فلسطین مهمتر است یا حمله کردن به ایران بیان کرد: در واقع این پادشاه اردن بود که موضوع حمله به ایران را افشا کرد.   مدیر موسسه مصاف ایرانیان با بیان اینکه ما ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری در پارس جنوبی داریم که دردسترس هستند تصریح کرد: دشمن به دنبال ضعیف کردن سیستم دفاعی کشورمان است به گونه‌ای که در این راستا صنعت اتمی را ازما گرفتندو الان نیز می‌گویند باید فناوری موشکی را بدهیم.   وی با اشاره به اینکه اسرائیل کشور‌های بالای ۲۰ میلیون جمعیت را در خاورمیانه تحمل نمی‌کند تصریح کرد: زمانی که کردستان عراق می‌خواست تجزیه شود اولین کشوری که آن را به رسمیت شناخت اسرائیل بود تا به این بهانه نیز کردستان ایران و کردستان ترکیه هم تجزیه شوند.   رائفی پور تصریح کرد: اسرائیلی‌ها هر ساله جشن پوریم یا ایرانی کشی را جشن می‌گیرند با این وجود نتانیاهو آنقدر احمق است که نوروز پورین و عید قربان را تبریک می‌گوید.   مدیر موسسه مصاف ایرانیان گفت: اگر جنگی با ایران در بربگیرد پابرهنه‌های یمنی که برگ برنده ما هستند تنگه باب المندب را می‌بندند. در هر حال امروز ۴۰ تا ۵۰ درصد انرژی دنیا از این تنگه عبور می‌کند به همین دلیل بود که عربستان ابتدا به یمن حمله کرد تا پرونده باب المندب را ببندند.   وی با بیان اینکه این اراده الهی بود که نگذاشت پرونده باب المندب بسته شود گفت: امروز امریکا در حال انتقال سران داعش به شمال افغانستان است از طرفی بیش از یک میلیون طلبه تکفیری در پاکستان مشغول درس خواندن هستند با این وجود ما باید قوی باشیم و قدرت بازدارندگی خود را با هیچ چیز معاوضه نکنیم.   رائفی پور ضمن انتقاد از پیوستن ایران به معاهده پاریس تصریح کرد: نیروگاه دماوند یک سوم برق تهران را تامین می‌کند با این وجود این نیروگاه تنها به یک موشک بند است. سوال بنده این است که اگر نیروگاه دماوند از مدار خارج شود ما چگونه باید بلافاصله برق تهران را تامین کنیم پاسخ این است که باید نیروگاه‌های کوچک پراکنده را توسعه دهیم و این نیروگاه‌ها باید نیروگاه‌های آماده فسیلی باشند و با گاز کار کنند، ولی طبق قرارداد پاریس ما نمی‌توانیم نیروگاه‌های فسیلی داشته باشیم از طرفی نیز آقایا نامه نوشتند که به نیروگاه‌های فسیلی که ۶۰ درصد بازدهی دارند گاز ندهند. در نتیجه همین مسئله باعث می‌شود که برق در تابستان قطع شود و از طرفی ما صادرات برق به عراق را قطع کنیم.   مدیر موسسه مصاف ایرانیان تصریح کرد: پس از آنکه صادرات برق ایران به عراق قطع شد بلافاصله عربستان برای تامین برق با عراق قرارداد بست پس طبیعی است که عراق باید حرف عربستان را گوش بدهد از طرفی ما باید به افغانستان برق صادر کنیم تا سهم آب ما را از هامون بدهند.   وی با بیان اینکه اگر اسلام در ایران نباشد هیچ دلیلی ندارد که فارس، ترک و کرد در کنار هم زندگی کنند تصریح کرد: دلیل اینکه از زمان روی کار آمدن ترامپ تولید نفت افزایش یافته این است که آن‌ها می‌خواهند دنیا را برای روزی که تولید نفت به خاطر جنگ بین دو کشور نفتی کاهش می‌یابد آماده کنند.   رائفی پور با بیان اینکه امروز سلطنت طلب‌ها از اقدامات منطقه‌ای ایران حمایت می‌کنند افزود: غربی‌ها امروز می‌گویند هر آنچه در سوریه خراب کرده ایم درست می‌کنیم، ولی سوریه اجازه ندهد با حضور ایران حزب الله دیگری در این کشور شکل بگیرد.   مدیر موسسه مصاف ایرانیان تصریح کرد: ما امروز با آمید‌هایی طرف هستیم که می‌گویند در‌های دور تا دور کشور را برداریم در حالی که ما با عده زامبی در پشت در‌های کشورمان مواجهیم.

وی اظهار کرد: من خودم طرفدار تیم پرسپولیس هستم، ولی حرف مهدوی کیا زمانی که گفت: به جای اینکه در سوریه پول خرج کنیم در ایران ورزشگاه بسازیم حرف اشتباهی بود، چون هر بخشی در کشور بودجه خاص خود را دارد البته باید گفت که کمترین بودجه نظامی نیز مربوط به ایران است. در هر حال پس از بحث‌های رسانه‌ای که شکل گرفت مهدوی کیا به دیدار خانواده شهید فرزانه از شهدای مدافع حرم رفت.   رائفی پور از دولت روحانی به عنوان ناکارامدترین دولت‌ها نام برد و افزود: دولت روحانی حتی دولت خاتمی و هاشمی نیست، چون خلا گفتمانی دارد با این وجود نه تکنوکرات به معنای واقعی کلمه بوده و نه اصلاح طلب است.   مدیر موسسه مصاف ایرانیان تصریح کرد: آقایان می‌گویند مسکن مهر و یارانه ۴۰ هزار میلیارد تومانی که به مردم می‌دهند عامل افزایش نقدینگی در کشور است و این در حالی است که دولت ۱۱ هزار میلیارد تومان ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی را برای واردات گوشت اختصاص داد، ولی قیمت گوشت نیم درصد پایین آمد.   وی با طرح این سوال که چرا وقتی امیرحسین مقصودلو در سال ۸۸ از میرحسین موسوی حمایت کرد رسانه‌های اصلاح طلب او را خواننده محبوب دانستند، ولی وقتی از رئیسی حمایت کرد عکس‌های لخت وی را در دبی همین رسانه‌ها منتشر کردند تصریح کرد: بنده به خاطر همین رویکرد دو گانه رسانه‌های اصلاح طلب در نامه‌ای که به مقصودلو نوشتم او را معیار تشخیص حق از باطل دانستم با این وجود معتقدم اگر شجریان هم یک حرف مخالف اصلاح طلبان بزند همین بلا را نیز سر او می‌آورند.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: رائفی پور عربستان امریکا جنگ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۵۴۳۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مزیت اصلاح‌طلبان رو به اضمحلال؛ بالشتک ضربه‌گیر بین جامعه و حکومت از میان رفته

می‌توان این‌گونه ادعا کرد که احزاب اصلاح‌طلب و جبهه اصلاحات ایران (در وضعیت فعلی‌شان) قادر نیستند گام مؤثری در جهت تقویت نظام ادراکی شبکه حامیان، در درجه اول، و مخاطبان عام در درجه بعد بردارند.

سعید حجاریان، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در یادداشتی در مشق نو نوشت:

این نوشته تلاشی است برای طرح یک مسئله، آسیب‌شناسی یک روند و در حد وسع ارائه چند پیشنهاد، که در نوشته دوم تقدیم خوانندگان خواهد شد. برای ورود به بحث ناگزیر از طرح یک مثال هستم. همه ما در سطوحی با مسئله‌ها، بحران‌ها و بعضاً فجایعی دست به گریبان هستیم و برای مواجهه با آن‌ها به ابزارهایی متوسل می‌شویم. این ابزارها در مواقعی به حل مسئله و مدیریت بحران کمک می‌کنند و حتی قادر هستند از فجایع جلوگیری کنند و در برخی موارد واجد چنین کارکردی نیستند. به گمان من به سیاست نیز می‌توان از این منظر نگریست؛ یعنی مسئله‌ها، بحران‌ها و فجایعی را فهرست کرد و سپس پرسید آیا ابزارها و ابتکارهای متعارف احزاب، جبهه‌ها و حتی افراد واجد کارکرد مثبتی هستند یا خیر؟

کمی به عقب برمی‌گردم. از بدو تأسیس جمهوری اسلامی ایران، جریانی که ابتدا به‌نام چپ [خط امام] و سپس اصلاح‌طلب شناخته می‌شد، کوشید ضمن تلاش برای درک صحیح وضع موجود، به بخشی از راه‌حل تبدیل شود. به‌عنوان نمونه در زمانی‌که گروه‌های سیاسی- نظامی عرصه سیاست و اجتماع را تسخیر کرده بودند، این جناح تلاش کرد بر وزن سیاست بیفزاید و از نظامی‌گری بکاهد یا به عبارتی از عرصه عمومی اسلحه‌زدایی کند که حاصل این تلاش به اعلامیه ده ماده‌ای دادستانی ختم شد. یا، در دوره‌ای که نظام اطلاعاتی کشور به‌شکل پراکنده اداره می‌شد و هر گروه به‌صلاحدید خود نسبت به عملکردش پاسخگو بود، تلاش شد نهاد اطلاعات کشور تجمیع شود و به‌عنوان یک وزارتخانه تحت اشراف قوه مقننه قرار بگیرد تا امر پاسخگویی ممکن شود.

مضاف بر این‌ها می‌بایست به بحث زمان و مکان در فقه حکومتی ارجاع داد؛ باب این امر ابتدا از سوی بنیان‌گذار انقلاب اسلامی و در پی سنگینی نگاه فقه سنتی بر نظام تقنینی و حل مسئله کشور گشوده شد اما بعدتر جریان روشنفکری دینی با تلاش مضاعف بر آن شد نگاه و کارکردی متفاوت به دین ببخشد و از قرائت‌های تئوکراتیک و جزم‌اندیشانه بکاهد و بر ابعاد دموکراتیک و دگرخواهانه بیفزاید. افزون بر این‌ها می‌توان درباره آنچه بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گذشت نیز، تأمل کرد؛ دولت اصلاحات توانست با ابتکاراتی پرستیژ ایران را در منطقه و جهان ارتقاء دهد و ضمناً، در بحران‌هایی مانند افغانستان، ۱۱ سپتامبر و همچنین حمله نظامی به عراق جنگ‌طلبی و تنش‌زایی را تعدیل کند. و، در آخر باید به انتخابات ۹۲ اشاره داشت که جریان اصلاحات به‌رغم پرونده‌ مفتوح انتخابات ۸۸ در جمیع ابعاد، به بن‌بست‌شکنی کمک کرد و در جهت کاستن از سرعت فرآیند فرسودگی کشور گام برداشت. البته همه این موارد طبعاً واجد خطاها و کاستی‌هایی بوده است، که فهرست‌کردن و نقد قاعده‌مند آن‌ها می‌تواند راهگشا باشد.

‌اینک اما به‌نظر می‌رسد دو فاکتور مذکور، یعنی درک صحیح وضع موجود، و نقش‌آفرینی به‌عنوان بخشی از راه‌حل، اگر نگوییم به بن‌بست رسیده، دست‌کم با بحران اساسی مواجه شده‌اند. بحرانی که دامن‌گیر احزاب اصلاح‌طلب، جبهه اصلاحات ایران و… نیز شده، و بیم آن می‌رود چون آفت به‌سراغ ریشه‌ها نیز برود.

درباره نظام ادراکی اصلاح‌طلبان. طی سالیان گذشته، مجموعه‌ای از تلاش‌ها رخ داد و کمک کرد تا اصلاح‌طلبان درکی ‌نسبتاً روشن از وضع موجود یا به تعبیری «منطق موقعیت» به‌دست بیاورند. این تلاش‌های سه وجهی شامل ۱) فعالیت مستمر و هدفمند حزبی- جبهه‌ای، ۲) کوشش‌های محققانه، و ۳) حضور مؤثر در نظام اداری کشور بوده است که امروزه هر سه وجه محل تأمل‌اند. یعنی آنچه مزیت نسبی اصلاح‌طلبان- به‌عنوان جریان آلترناتیو- به‌شمار می‌رفت، رقیق شده و رو به اضمحلال رفته است. در وجه اول شاهد فقدان خلاقیت حزبی از یک‌سو و کاستی‌های بسیار در تئوریک و پراتیک سیاست‌ورزی حزبی هستیم. در مقابل، رقیب که اساساً تحزب را امری ثانوی و مخل نظم عمودی- دستوری در سیاست می‌پندارد، ضمن آن‌که خود همچنان به زیست محفلی و باندی وفادار است تلاش می‌کند با حداکثر توان از احزاب رقیب سازمان‌زدایی کند.

در وجه دوم با افت قابل ملاحظه تولیدات نظری، خاصه در زمینه مسائل توسعه و علوم انسانی روبرو هستیم و گاه، تلاش‌هایی رهزن و تعمیم‌های انحرافی را مشاهده می‌کنیم که نه‌تنها قابلیت انطباق بر شرایط کنونی ایران را ندارند بلکه مخل پروژه‌های اصلاحی می‌شوند. در سوی دیگر، جریان رقیب تلاش داشته از کلمات مشئومه و حوزه‌های ممنوعه از قبیل علوم انسانی، الهیات جدید و جز این‌ها قبح‌زدایی کند و به‌شکل قرارگاهی بر این حوزه‌ها متمرکز شود و آن‌ها را تصرف کند. تعدد نشریات علوم انسانی و برنامه‌های سمعی- بصری وابسته به نهادهای حاکمیتی تصویری به‌نسبت روشن از این وضعیت به نمایش می‌گذارد. البته که نگارنده معتقد است هنوز این جریان با جوشش‌ها و کوشش‌های تئوریک معتبر فاصله‌ای قابل توجه دارد. به این‌ها اضافه کنیم ارتقاء متوسط سواد عمومی و تسلط بر زبان‌های خارجی، و همچنین امکان دسترسی به منابع آکادمیک برای کنشگران آزاد و البته ابزارهای هوش مصنوعی، که قادرند بی‌نیاز از ایستگاه‌های مرسوم تغذیه فکری جناحی، خوراک‌ فکری شهروندان منفرد را تأمین کنند. در وجه سوم با عدم حضور مؤثر اصلاح‌طلبان در نظام اداری کشور مواجه هستیم. این عدم حضور تا حد زیادی معلول نگاه دگرساز و غیریت‌ستیز ساخت قدرت بوده است چنانکه می‌بینیم عمده تلاش‌ جریان رقیب اصلاح‌طلبان بر فتح بوروکراسی و ویژه‌خواری، آن هم به مبتذل‌ترین شکل آن بوده است. اما از سوی دیگر نمی‌توان بر یک ضعف اساسی، یعنی عدم کادرسازی و از آن مهم‌تر محافظه‌کاری، حتی در مواجهه با اختیارات قانونی چشم بست. ضعفی که در درجه اول نظام ارتقاء جناحی- باندی و در درجه بعد انواع تبعیض‌های جنسی، قومی و… را در پی داشته است. مع‌الوصف، شاید بتوان گفت اشغال بوروکراسی و ورود به سیاهه حقوق-دستمزدِ دولت دیگر لزوماً مزیت یک جریان سیاسی آلترناتیو به‌حساب نخواهد آمد.

با این اوصاف می‌توان این‌گونه ادعا کرد که احزاب اصلاح‌طلب و جبهه اصلاحات ایران (در وضعیت فعلی‌شان) قادر نیستند گام مؤثری در جهت تقویت نظام ادراکی شبکه حامیان، در درجه اول، و مخاطبان عام در درجه بعد بردارند.

نقش‌آفرینی به‌عنوان بخشی از راه‌حل. برای توضیح این سرفصل نخست می‌بایست تفکیکی میان سیاست پایین‌دستی (low politics) و سیاست بالادستی (high politics) قائل شد. اگر تا سالیان پیش میان این دو سطح از سیاست تعادلی برقرار بود، اینک به‌نظر می‌رسد کفه سیاست بالادستی به‌ سنگینی گرایش پیدا کرده است. بدین معنا که ساخت قدرت به ذیل اختیارات منصوص و حصری، و حتی شورای‌های قانونی/فراقانونی بسنده نکرده و خود رأساً به امور پایین‌دستی ورود کرده است. از دیگر سو، سیاست پایین‌دستی به‌حدی تنزل یافته است که اگر نگوییم هیچ‌گونه امکان اثرگذاری بر آن مترتب نیست، دست‌کم باید بر اثرگذاریِ حداقلی آن تفاهم کنیم؛ آن هم در حد جوانان حزب رستاخیز که نهایتاً ذیل سیاست دفاع از مصرف‌کننده، آمار گران‌فروشی و گران‌فروشان را گزارش می‌کردند!

این وضعیت چندعاملی چرخ فعالیت کنشگران اصلاح‌طلب را دستخوش اختلال کرده است. به عبارتی نه ورودی‌ها (inputs) با واقعیت همخوان‌اند، نه نظام هنجاری با مطالبات جامعه تنظیم است، و نه با ابداعات و بضاعت‌ کنونی راهی برای اثرگذاری باقی مانده است. برای این ادعا مثال‌هایی را ذکر می‌کنم که به‌ نظر موجب صدمه دیدن پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان شده‌اند. سابق بر این دستگاه ادراکی- تحلیلی جریان اصلاحات، حسب دریافت خود از وضع موجود از طریق ابزارهای در دسترس، به اموری به نسبت کلان واکنش نشان می‌داد. برای نمونه می‌توان به مجموعه بیانیه‌های تحلیلی جبهه مشارکت ایران اسلامی اشاره داشت. بخشی از آن متون، فارغ از آن‌که در یک ساعت «س» بدل به کیفرخواست شدند، ایستارهایی را فراهم آوردند که عمدتاً، گفت‌وگو و نقد در عرصه عمومی را به‌دنبال داشتند. حال آن‌که امروز با تغییر گارد حاکمیت و گذار به الگوهایی جدید و نامتعارف از جمله در:

الف. مسئله واگذاری و تخصیص منابع،

ب. مسئله خصوصی‌سازی،

پ. مسئله نظام دانش و طبقاتی شدن آن،

ت. مسئله کارگران و زیر ضرب رفتن آن‌ها و فقدان توان چانه‌زنی مؤثر این قشر،

ث. مسائل نظام درمان و تعرفه‌ها،

ج. مسئله شهر و الگوی دفرمه توسعه آن،

چ. مسئله تبعیض مضاعف در تحرک‌های عمودی در بوروکراسی خاصه در مورد زنان و نیروهای مستقل و صاحب فکر، و…

کوششی درخور، جهت فهم مسئله و تجویز راه‌حل صورت نمی‌پذیرد یا اگر هم تلاشی صورت می‌گیرد، ارتباط مؤثری با جامعه هدف برقرار نمی‌کند. به عبارتی جریانی که سابقاً دارای تصویری کلان از نظام اداره عمومی کشور بود، اینک فاقد آن تصویر شده است. به این‌ها اضافه کنیم مواردی که به سیاست‌های کلی نظام راجع است و اساساً باب گفت‌وگو درباره‌شان بسته است؛ خواه به‌علت محافظه‌کاری، خواه به‌دلیل فقدان تئوری منسجم و منطبق با واقعیت، و خواه به‌سبب انذارها و محدودیت‌ها.

این وضعیت ترسیم شده سه پیامد را به‌دنبال دارد. نخست آن‌که کارویژه اصلاح‌طلبان- که همان دیوار حائل (بالشتک ضربه‌گیر) میان جامعه و حکومت بود، از میان می‌رود. یعنی حاکمیت صرفاً خود را در برابر توده مردم می‌بیند و طبعاً «قهر» را بر سایر ابزارها رجحان می‌دهد. دوم آن‌که، جامعه به‌سوی نوعی خودبسندگی هدایت می‌شود و بی‌پشتوانه و بدون تئوری و پیوستگی تاریخی به وادی عمل وارد می‌شود و به‌شکل اقتضایی عمل می‌کند. نام این وضعیت را می‌توان «تسطیح سیاست» نهاد، بدین معنا که تصادم دولت و جامعه به‌غایت افزایش پیدا می‌کند و مردم مستمراً متحمل هزینه‌های گزاف می‌شوند. ضربه‌ناپذیری- یا ضربه‌پذیری حداقلی- مردم به‌شکل توده‌ای در دولت اصلاحات می‌تواند مؤید این تحلیل و اهمیت این کارویژه اساسی باشد؛ چنانکه در تمامی ادوار دولت در جمهوری اسلامی جز دولت اصلاحات ضربه‌پذیری توده‌ای، چه برآمده از اعتراض و چه برخاسته از شورش وجود داشت و دولت نتوانست به‌عنوان ضربه‌گیر از وارد آمدن خسارت به مردم بکاهد.

سوم آن‌که متعاقب این روند نوعی تصویرسازی دفرمه به نظام تحلیلی اصلاح‌طلبان تحمیل می‌شود. نخستین مرحله این تصویرسازی، اختلال در نظام مسئله‌یابی است. این اختلال، که شاید در پزشکی نیز شایع باشد، با تشخیص نادرست بیماری و تجویز نادرست دارو همراه است. مرتبط کردن سنگ‌اندازی‌ها در پروسه‌های اصلاحی، و برگشت‌پذیری آن‌ها به مؤلفه‌هایی چون «لحن»، «ادبیات تحریک‌آمیز» و… جزئی از این نظام اختلالی است؛ حال آن‌که می‌توان فهرستی از لحن‌های آرام، و ادبیات غیرتحریک‌آمیز را بر آفتاب فکند و این فرضیه را ابطال کرد. دومین مرحله این تصویرسازی «برساختن خصم‌» است. چنانکه اختلال در نظام مسئله‌یابی به هسته مرکزی یک تفکر بدل شود، ناخودآگاه آن تفکر به برساختن خصم رهنمون می‌شود. بدین معنا که آگاهانه یا از سر خطای تحلیلی صرفاً به بخشی از صحنه سیاست نور تابانده و خصمِ جدید علت‌العلل مسائل معرفی می‌شود. حال آن‌که اساساً منطق اصلاحات، نه خصم‌پرور است و نه حذف‌محور.‌

در بخش‌های بعدی این یادداشت، تلاش خواهم کرد به طرح پیشنهادها و تجویزهایی ناظر به آینده جریان اصلاحات بپردازم.

دیگر خبرها

  • حمله ایران به اسرائیل، ضربه همه اسلام به همه کفر بود
  • ویژگی‌های ژئوپلیتیکی کشورهای شیخ‌نشین؛ از اختلافات پیچیده سرزمینی تا همگرایی در ساختارهای اجتماعی ـ تاریخی
  • رقص بامزه حامد آهنگی با آهنگ عربی (فیلم)
  • تیم ملی فوتبال زنان به مصاف بلاروس می رود
  • رازهای آشتی ایران و عربستان به روایت الجزیره قطر
  • توجه ویژه رسانه‌های عربی به سفر «مهم» بارزانی به ایران
  • مزیت اصلاح‌طلبان رو به اضمحلال؛ بالشتک ضربه‌گیر بین جامعه و حکومت از میان رفته
  • قدردانی ائمه جمعه استان از پلیس برای اجرای موفق طرح نور
  • واکنش جالب معلم عربی محمد بحرانی به خاطره‌ای که بحرانی از او در برنامه تعریف کرد (فیلم)
  • موشک‌های ایرانی کشورهای عربی را بر سر عقل آورد؟ / اخراج محترمانه ارتش امریکا از خاک امارات +فیلم و تصاویر